initiated into business, involved, exercising influence(in aspecified sphere), in practice, keeping one's hand in something
initiated into business
involved
exercising influence
in practice
keeping one's hand in something
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دست اندرکار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دست اندرکار